««راهــــــــــــ شـــــــــیـــعــــه»»

فعالیت های فرهنگی و مذهبی
مشخصات بلاگ
««راهــــــــــــ شـــــــــیـــعــــه»»

اینجا یک رسانه برای اشاعه فرهنگ غنی تشیع است.
راه شیعه یعنی راه سرخ اباعبدالله الحسین(ع)
یعنی شهادت

الکسا

مقتدر مظلوم :: نوای وبلاگ

کد موزیک آنلاین برای وبگاه
پیوندها

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای مدافع حرم» ثبت شده است

بار دیگر شهیدی از دیار آذربایجان تقدیم اسلام شد

شهید صادق اکبری پاسدار تبریزی در روز وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها در دفاع از حرم آن حضرت در سوریه به شهادت رسید

عکس هایی از این شهید بزرگوار را ملاحظه بفرمایید













شهیدان محمدرضا فخیمی، عبدالصمد امام پناه، حامد جوانی، محمودرضا بیضایی و وحید

نومی گلزار همگی از تبریز، علی کنعانی، امیر لطفی و امین کریمی از مراغه، محرم علیپور

، عباس عبدالهی و روح الله طالبی اقدم از مرند، محسن فرامرزی کرگان و مهدی علیدوست آلانق از بستان آباد، اسماعیل کریمی اصل از هشترود، حجت اصغر شربیانی از سراب شهدای مدافع حرم آذربایجان شرقی هستند که در راه دفاع از حریم ولایت به شهادت رسیده‌اند و شهید اکبری سردار زینبی شهید آذربایجان لقب گرفت.

شهادتت مبارک صادق جان ما را هم شفاعت کن

برای پیوستن به کانال تلگرام «راهــــ شـــیـــعـــه» اینجا کلیک کنید

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»


شهید مدافع حرم  محمدرضا فخیمی جوانی از اهالی شهرستان هریس که در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید




تصاویری از تشیع این شهید عزیز را در ادامه مطلب ملاحظه فرمایید

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»



نهمین یادواره شهدای کوی صفا امسال نیز همچون سالهای گذشته همزمان با هفته مبارک بسیج در مسجد امام حسین(ع) خیابان بهار برگزار شد.

این مراسم همچون دوره های قبلی با حضور پررنگ مردم شهید پرور کوی صفا با شکوهی وصف ناپذیر برگزار شد.


گزارش تصویری این مراسم معنوی را می توانید در ادامه مطلب ملاحظه فرمایید



  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

شهید همدانی

سردار حسین همدانی از فرماندهان سپاه پاسداران و از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س)، دیشب (پنجشنبه) در سوریه به شهادت رسید.


سردار سرتیپ پاسدار، حسین همدانی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسول‌الله را برعهده داشت.

پس از تبدیل این لشکر به سپاه محمد رسول‌الله فرماندهی این سپاه نیز برعهده سردار همدانی بود.

خاطرات وی در قالب 2 کتاب «مهتاب خیّن» و «تکلیف است برادر» منتشر شده است.

در پی شهادت سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی در سوریه، روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اطلاعیه ای صادر کرد.

در بخشی از این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت این سردار شجاع و گرانقدر به محضر حضرت ولیعصر (عج) و نائب برحقش امام خامنه ای عزیز ( مدظله العالی ) و ملت شریف ایران، آمده است:

 

سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سال های گذشته که نقش تعیین کننده ای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب (س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت ، عصر دیروز حین انجام ماموریت های مستشاری در حومه شهر حلب به دست تروریست های داعشی به شهادت رسید.

تصاویری از این شهید بزرگوار را در ادامه مطلب ملاحظه بفرمایید


  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

 

  

 این نوشتار گزارشی است کوتاه از شهید محمود رضا بیضایی اهل تبریز از مدافعین حرم  که در  روز ۲۹ دی ماه در شهر دمشق بر اثر اصابت ترکش به سرش به فیض شهادت نائل آمد.خداوند اورا با جوان کربلا حضرت علی اکبر (ع)محشور فرماید و ما را در برابر یادگار دوساله اش کوثر شرمنده نکند.

خاطره ای از شهید محمود رضا بیضایی از زبان برادرش

تلفنم دارد زنگ می‌خورد. گوشی را از توی جیبم در می‌آورم و جواب می‌دهم. محمودرضا است. خوش و بش می‌کند و می‌پرسد کجا هستم. از صبح برای کاری تهرانم؛ می‌گویم کارم تمام شده، ترمینالم، دارم بر می‌گردم تبریز. می‌گوید کی وقت داری؟… حرف مهمی دارم. می‌گویم الان، بگو. می‌گوید الان نمی‌شود و باید هر وقت که کاملا وقتم آزاد است بگوید. اصرار می‌کنم که بگوید. می‌گوید می‌توانی بیایی خانه؟ می‌گویم من فردا باید تبریز باشم، کار دارم اگر می‌شود تلفنی بگویی، بگو. می‌گوید من دوباره عازمم اما قبل از رفتن حرف‌هایی هست که باید به تو بزنم. می‌گویم مثلا؟ می‌گوید اگر من شهید شدم می‌ترسم پدر نتواند تحمل نکند؛ پدر را داشته باش. می‌گویم خداحافظ! من تا یکساعت دیگر خانه شما هستم. می‌گوید مگر تبریز نمی‌روی؟ می‌گویم نه، امشب می‌مانم. می‌گوید بخاطر این چیزی که گفتم؟ گفتم خودم می‌خواهم که بیایم، حالا ول کن. و راه می‌افتم سمت اسلامشهر.

اسلامشهر – خانه محمودرضا

همه چیز در خانه عادی است. پذیرایی همسرش، بازی دختر دو ساله‌اش، بساط چایی، شام روی گاز، تلویزیون روشن، پتوهای ساده‌ای که کنار دیوار پهن هستند و خود محمودرضا، چهره همیشه آرامش، همه چیز مثل همیشه توی این خانه معمولی، معمولی و عادی است و سر جای خودش. هیچ علامتی از خبر خاصی به چشم نمی‌خورد. می‌نشینیم. منتظر می‌مانم تا سر صحبت را باز کند ولی حرفی نمی‌زند. دو سه ساعت تمام منتظر می‌مانم اما حرف‌هایمان کاملا عادی پیش می‌روند. سعی می‌کنم صبور باشم تا سر صحبت را باز کند ولی او حاضر نیست چیزی به زبان بیاورد. بالاخره صبرم تمام می‌شود و می‌گویم بگو! می‌گوید من شهید شدم بنظر تو محل دفنم تبریز باشد یا تهران؟! می‌گویم این حرفها را بگذار کنار و مثل همیشه بلند شو برو مأموریتت را انجام بده، شهید شدی، من یک فکری برایت می‌کنم! بدون اینکه تغییری در چهره‌اش ایجاد بشود با آرامش شروع می‌کند به توضیح دادن در مورد اینکه اگر تبریز دفن بشود چطور میشود و اگر تهران دفن بشود چطور؟ عین کلوخ مقابلش پخش می‌شوم وقتی دارد اینطور عادی درباره دفن شدنش حرف می‌زند. جدی نمی‌گیرم. هر چند همیشه در مأموریت‌هایش احتمال شهادت روی شاخش است. تلاشش برای جواب گرفتن از من درباره انتخاب محل دفنش و فهماندن قضیه به من که شهادتش در این سفر قطعی است نتیجه نمی‌دهد.

محمودرضا بیضائی (نام مستعار: حسین نصرتی)

ولادت: ۱۸ آذر ۱۳۶۰، تبریز

شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲، زینبیه – در اثر اصابت ترکش به ناحیه سر

 مزار شهید: گلزار شهدای تبریز


برای پیوستن به کانال تلگرام «راهــــ شـــیـــعـــه» اینجا کلیک کنید

خاطراتی از این شهید عزیز را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید.

 

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»