««راهــــــــــــ شـــــــــیـــعــــه»»

فعالیت های فرهنگی و مذهبی
مشخصات بلاگ
««راهــــــــــــ شـــــــــیـــعــــه»»

اینجا یک رسانه برای اشاعه فرهنگ غنی تشیع است.
راه شیعه یعنی راه سرخ اباعبدالله الحسین(ع)
یعنی شهادت

الکسا

مقتدر مظلوم :: نوای وبلاگ

کد موزیک آنلاین برای وبگاه
پیوندها

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

تصاویری از حضور مردم ولایت مدار خیابان قدس تبریز در راه پیمایی یوم الله ۲۲ بهمن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

شهید عباس عبدی

 دوستی میگفت خیبر یعنی تکرار عاشورا و تکرار عاشورا  عاشورائیان را می طلبد.

پر بیراه نیست چون خزان یاران عاشورائی امام در خیبر اتفاق افتاد.در خیبر خیلی پدر ها بی پسر شدند.

خیلی حجله ها به رنگ خون درآمد.

خیلی کوچه ها سیاه پوش شدند.

خیلی دخترها انتظار را آموختند و خیلی هاشان هنوز هم منتظرند.

منتظر نشانی از پدر.

تمام پدر که دیگر نمی آید اما قطعه ای از پدر هم بیاید توفیری ندارد.

در خیبر بود که همت آسمانی شد.آقا مهدی باکری بی حمید شد و بی مرتضی.

در خیبر بود که سه راه شهادت و طلائیه و مجنون را شناختیم.

این نوشتار معرفی یکی از خیبریان که نه یکی از عاشورائیان است.

شهید عباس عبدی

شهیدی از پشت کوه های بلند.آنجا که خورشید هم پنهان است. از روستای یوزبند در شهر کلیبر که همه با بابک و قلعه اش میشناسند و جنگل های باصفایش.اما جوانان گلگون کفنی هم دارد که بر زمین افتادند تاایران و ایرانی بر زمین نیافتد.

***

بغض راه گلویم را گرفته است، سکوت در اطرافم زوزه می کشد و من قداست دیروزها را در جستجویم و کدام واژه ، کدامین صراط مستقیم جز راه شما حق پویان همیشه عاشق به استعانتم خواهند آمد.

او که پروانه واردر طواف شمع عشق سوخت و حتی خاکستری از جسم پاکش بر جا نماند.دلم می خواهد سراغ گمشدۀ بیدل را از او بجویم و با تمام وجود فریاد زنم:

روایتی کوتاه از زندگی شهید عباس عبدی را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

فضایل و کرامات امام هادی(ع)

در پی توهین های اخیر به امام هادی (علیه السلام)دوستان عزیز در وبلاگ های خود اقدامات زیادی را برای مقابله با این جریان هدفمند انجام دادند که قابل تقدیر بود.

اما وظیفه حکم می کرد تا اینجانب هم به نوبه خود پستی را بری این امام عزیز اختصاص دهم.لذا مناسب دیدم تا گوشه ای از کرامات امام بزرگوار را بیان کنم.کم و کاستی ها را بر من ببخشید ان شا الله مورد پسند و قبول مادر گرامی شان قرار گیرد.

 

با آنکه سیاست خلفای عباسی این بود که توجه مردم را به فقهای درباری جلب کنند و آرأ

و فتاوای آنان را به رسمیت بشناسند، اما در مدت اقامت امام هادی- علیه السلام - در

سامرّأ چندین بار در میان فقهای وابسته به دربار اختلاف فتوا به وجود آمد و ناگزیر برای

 حل مشکل به امام مراجعه کردند و امام با دانش امامت و استدلال روشن، چنان مسئله را

شکافت که فقها در برابر آن ناگزیر به تحسین شدند.
اینک چند نمونه از این گونه موارد و فضایل آن حضرت را در

 ادامه مطلب از نظر می گذرانیم:

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

 

فــجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمـــده، تاج لاله بــــــر سر زده است
بـــــا آمـــــدن امــــام در کــــشــور مـــــــا
خـــورشیــد حــقـیـقـت زافـق سر زده است

 

ایـــام الله دهـــــه فــجــــــــر بـــر تــمـامـی مــسلــمانـان و آزادگـان جهان مــبارک بــاد.

 

چند عکس زیبا از امام خمینی(ره) و دوران به یاد ماندنی انقلاب گذاشتم در ادامه مطلب ملاحظه فرمایید.

 

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»


 

بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را ،

بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند

راحلان طریق می دانند که ماندن نیز در رفتن است.

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»
سلام  دوستان

یک سایت اقدام به نظرسنجی برای نام زیبای خلیج فارس کرده است.

برای رای دادن به نام خلیج فارس لطفا به لینک زیر رفته و رای خود را  در هر سه بخش جزایر ایران و خلیج فارس ثبت نمایید.

با توجه به نزدیکی رای نام جعلی خلیج ع ر ب ی به نام زیبای خلیج فارس لطفا این مطلب را انتشار دهید تا بار دیگر به کشورک های عربی حوزه خلیج فارس بفهمانیم که ما با نام خلیج فارس شوخی نداریم و اگر حرف زیادی بزنند کشورشان را  افسانه ای  در  قصه ها  تبدیل می کنیم.

www.persianorarabiangulf.com

 

 

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»

 

  

 این نوشتار گزارشی است کوتاه از شهید محمود رضا بیضایی اهل تبریز از مدافعین حرم  که در  روز ۲۹ دی ماه در شهر دمشق بر اثر اصابت ترکش به سرش به فیض شهادت نائل آمد.خداوند اورا با جوان کربلا حضرت علی اکبر (ع)محشور فرماید و ما را در برابر یادگار دوساله اش کوثر شرمنده نکند.

خاطره ای از شهید محمود رضا بیضایی از زبان برادرش

تلفنم دارد زنگ می‌خورد. گوشی را از توی جیبم در می‌آورم و جواب می‌دهم. محمودرضا است. خوش و بش می‌کند و می‌پرسد کجا هستم. از صبح برای کاری تهرانم؛ می‌گویم کارم تمام شده، ترمینالم، دارم بر می‌گردم تبریز. می‌گوید کی وقت داری؟… حرف مهمی دارم. می‌گویم الان، بگو. می‌گوید الان نمی‌شود و باید هر وقت که کاملا وقتم آزاد است بگوید. اصرار می‌کنم که بگوید. می‌گوید می‌توانی بیایی خانه؟ می‌گویم من فردا باید تبریز باشم، کار دارم اگر می‌شود تلفنی بگویی، بگو. می‌گوید من دوباره عازمم اما قبل از رفتن حرف‌هایی هست که باید به تو بزنم. می‌گویم مثلا؟ می‌گوید اگر من شهید شدم می‌ترسم پدر نتواند تحمل نکند؛ پدر را داشته باش. می‌گویم خداحافظ! من تا یکساعت دیگر خانه شما هستم. می‌گوید مگر تبریز نمی‌روی؟ می‌گویم نه، امشب می‌مانم. می‌گوید بخاطر این چیزی که گفتم؟ گفتم خودم می‌خواهم که بیایم، حالا ول کن. و راه می‌افتم سمت اسلامشهر.

اسلامشهر – خانه محمودرضا

همه چیز در خانه عادی است. پذیرایی همسرش، بازی دختر دو ساله‌اش، بساط چایی، شام روی گاز، تلویزیون روشن، پتوهای ساده‌ای که کنار دیوار پهن هستند و خود محمودرضا، چهره همیشه آرامش، همه چیز مثل همیشه توی این خانه معمولی، معمولی و عادی است و سر جای خودش. هیچ علامتی از خبر خاصی به چشم نمی‌خورد. می‌نشینیم. منتظر می‌مانم تا سر صحبت را باز کند ولی حرفی نمی‌زند. دو سه ساعت تمام منتظر می‌مانم اما حرف‌هایمان کاملا عادی پیش می‌روند. سعی می‌کنم صبور باشم تا سر صحبت را باز کند ولی او حاضر نیست چیزی به زبان بیاورد. بالاخره صبرم تمام می‌شود و می‌گویم بگو! می‌گوید من شهید شدم بنظر تو محل دفنم تبریز باشد یا تهران؟! می‌گویم این حرفها را بگذار کنار و مثل همیشه بلند شو برو مأموریتت را انجام بده، شهید شدی، من یک فکری برایت می‌کنم! بدون اینکه تغییری در چهره‌اش ایجاد بشود با آرامش شروع می‌کند به توضیح دادن در مورد اینکه اگر تبریز دفن بشود چطور میشود و اگر تهران دفن بشود چطور؟ عین کلوخ مقابلش پخش می‌شوم وقتی دارد اینطور عادی درباره دفن شدنش حرف می‌زند. جدی نمی‌گیرم. هر چند همیشه در مأموریت‌هایش احتمال شهادت روی شاخش است. تلاشش برای جواب گرفتن از من درباره انتخاب محل دفنش و فهماندن قضیه به من که شهادتش در این سفر قطعی است نتیجه نمی‌دهد.

محمودرضا بیضائی (نام مستعار: حسین نصرتی)

ولادت: ۱۸ آذر ۱۳۶۰، تبریز

شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲، زینبیه – در اثر اصابت ترکش به ناحیه سر

 مزار شهید: گلزار شهدای تبریز


برای پیوستن به کانال تلگرام «راهــــ شـــیـــعـــه» اینجا کلیک کنید

خاطراتی از این شهید عزیز را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید.

 

  • رضا نعمتی ««راهـــــ شـــیـــعــــه»»